یعنی هنری كه با محتوا و هدفها و آرمانهای اسلامی به وجود بیاید تا بتواند در مقابل آن هنری كه انسانها و جوانها را گمراه میكند، بشر را با سرگرم كردن به چیزهایی غیرواقعی و دروغ از آرمانها و ایده های خودش باز میدارد و در صحنه های علمی به ظلم های عالَم كمك میكند، ازمظلومین عالم هرگز دفاع نمیكند و در خدمت زر و زور استكبار است، بایستد.(14)هنر، بهترین وسیله برای انعكاس مفاهیم اسلامی و انسانی است. انقلاب و جامعهی اسلامی برای برقراری ارتباط و ابلاغ مكنونات قلبی خود به مخاطبینش به هنر فاخر و برجسته نیاز دارد. لذا دانشجویان ما باید هنر را مغتنم بدانند و آن را در جهت انعكاس مفاهیم و ارزشهای اسلامی مردم به كار ببرند.(15)كاری كه به نظر بنده باید بشود این است كه: مفاهیم اسلامی و ارزشهای اسلامی درست شناخته و دانسته شده تا سرچشمههای گوناگون هنری به خودی خود بجوشد و بروز كند.(16)در یك جامعهی اسلامی، هنر باید منطبق با موازین اسلامی باشد و انحراف در مسایل هنری به هر شكل كه باشد، پذیرفته نیست.(17)
هنر در صورتی ارزش دارد كه یك محتوایی داشته باشد و یك چیزی را بیاموزد. خطی را كه مردم آن را تعقیب میكنند، روشن كند. در كل برای سعادت و رستگاری مردم، یك عامل باشد؛ این هنر را هنر متعهد مینامند.(18)پیغمبر اسلام صلیاللهعلیهوآلهوسلم از همهی ابزارهای ممكن برای حمل همین فكری كه شما هنرمندان به دنبال این هستید، استفاده كردند. در این راه از فاخرترین و مترقیترین نوع هنر كه در قرآن متجلی است، بهره جستند. شما اگر در قرآن كریم و بیانات حضرت رسول ( صلیاللهعلیهوآلهوسلم ) دقت كنید، خواهید دید كه در مفهوم «توحید»، دشمنی با شرك و بت و شیطان، كه مظهر پلیدی است، تصمیم بر تلاش و كار خستگیناپذیری، محبت به مردم و تكریم انسان و انسانیت و حمایت از مظلومان و مستضعفان، در سرار آن موج میزند. یعنی كلیهی اصول اسلام و مسایلی كه جزء پایههای اساسی انقلاب به شمار میرود، در تمام قرآن و ادبیات درست صدراسلام موجمیزند و هیچگونه حركت زیگزاگی در آن نیست.(19)در زمینهی هنر و تربیت هنری، ما در گذشته و پیش از انقلاب متأسفانه خیلی كم كاری داشتیم و این باید جبران بشود.(20)
هزاران چشمهی جوشنده را دستهای پلید و خائن آلوده كردند؛ نه فقط در دوران رژیم ستم شاهی وابسته كه اوج محنت و نكبت بود، بلكه در طول قرنها. ما از لحاظ هنری ملتی هستیم كه استعدادمان از ملتهای دیگر كمتر نیست؛ تاآن حد كه من با هنر و هنرمندی آشنا هستم، میبینم كه ما خیلی سابقه داریم. مضامینی كه در شعرهای ما، در قصهها و در برخی از انواع دیگر هنر در كشور و ملت ما هست و از دیرزمان وجود داشته، برجسته است. در زمان خودمان هم، آن دوران محنت بزرگ تاریخ ملت ایران كه آّمده بودند تا همه چیز را غارت كنند و ببرند و خورده بودند، میدیدیم استعدادهای بسیار برجسته ای در زمینهی شعر، در زمینهی قصهنویسی و در زمینهی فیلم و عكس و چیزهای دیگر وجود داشت، اما این سرچشمهها را با دستهای آلودهی خودشان آن چنان آلودند كه نه فقط تشنگی رابر طرف نمیكرد، نه فقط شفابخش نبود، كه كشنده بود.(21)
وقتی انقلاب شد، همه چیز ما عوض شد. همهی جریانها تغییر پیدا كرد. هنر هم همینطور. بگذریم از تعداد هنرمندی كه باز همحاضر نشدند با مردم راه بیایند و در خدمت قرار بگیرند.(22)
موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسبها: <-TagName->